►❤دخترونه❤◄
اگه نظر ندی نفرین میشی
سلام به همگی من ☄ساجده☄ هستم......... البته اسم مستعارم εїзمریم εїз هست امیدوارم با نظرات قشنگتون من رو همراهی کنید پس نظر فراموش نشه!! لطفا عضو هم بشید لطفا به مطالب زیر توجه کنید!! -اگه از مطلبی خوشتون اومد نظر بدید اگه خوشتون نیومد یا قدیمی بود هم باز نظر بدید !(البته دوستانه!!) -اگه هر نظردیگه ای (مثل:تبادل لینک و.....) داشتید فقط تو این پست نظر بدید -اگه از محتوای وب هم خوشتون اومد عضو بشید واز امکانات اون بهره ببرید ممنون پس تا آپ بعدی بای سلام به همگی یه خبر خیلی بد دارم....... دیروز تو اذر بایجان شرقی(منم ساکن اونجام!!) یه زلزله 6 ریشتری اومد تو این زلزله خیلی ها جون خودشون رو از دست دادند............................... بعضی ها هم که مجروح شدند و اوار رو سرشون ریخته................................... اگه اخبار رو دیده باشید متوجه میشید که چه اتفاقی افتاده...................................... حالا من از شما میخوام که واسه سلامتی اونایی که تو این حادثه مجروح شدند دعا کنید......... ممنون خوب دیگه خیلی گریه کردم بای راستی نظر فراموش نشه........ آنچه در داستان بزبز قندی بیشتر از همه به چشم میخورد و شک برانگيز است ، رفت آمد مادر بچه هاست به گونه ای که هیچ وقت در خانه نیست و گرگ نابکار از همین خلاء استفاده میکرد. بقیه تو ادامه مطلب.....
سلااااااااام به همگی!!!! زوووووود برید ادامه مطلب....... اما! یه شرط داره باید عضو بشین تا بتونین ادامه مطلب رو بخونید!! ازدستش ندید تو 1 دقیقه عضو بشید بعد به راحتی این مطلب رو بخونید امکانات بهتری هم داره که اگه عضو بشی میفهمی!!! مردی به استخدام یک شرکت بزرگ درآمد. در اولین روز کار خود، با کافه تریا تماس گرفت و فریاد زد: یک فنجان قهوه برای من بیاورید . صدایی از آن طرف پاسخ داد: شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با کی داری حرف می *زنی؟ نظرفراموش نشه!! یه روز ۳ تا لاک پشت میرن سفر و با خودشون چند تا نوشابه هم ورمی دارن تا وقتی رسیدن بخورن. ۲۵ سال طول می کشه تا برسن. وقتی میرسن یادشون میفته که با خودشون استکان نبردن. یکیشون داوطلب میشه که بره استکانا رو بیاره ولی میگه باید قول بدین که تنهایی نخورین ها. دوستاشم قول میدن که نخورن. یه ۵۰ سالی می گذره دوستاش میگن بابا این نیومد بیا نوشابه ها رو بخوریم. تا درنوشابه رو باز می کنن یهو لاک پشته از لای سنگها میاد بیرون میگه نامردا! نگفتم اگه برم می خورین؟! راستی نظر فراموش نشه!!
ادامـــه مطـــلـــب
ادامـــه مطـــلـــب
کارمند تازه وارد گفت: نه
صدای آن طرف گفت: من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق.
مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: و تو میدانی با کی حرف میزنی، بیچاره.
مدیر اجرایی گفت: نه
کارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت!
яima |